توجه به زندگي متفكران بزرگ و دقت در شيوه زيستن آنها ، مي تواند براي بسياري از ما حاوي نكات در خور تاملي باشد . متن كوتاهي كه در اين مورد ارايه مي شود يكي از بسيار نمونه هايي است كه در اين مورد ديده يا شنيده ايم . در اين نوشته" آرنولد روگه " يكي از هم عصران" كارل ماركس" بعد ازديدار با وي به توصيف موقعيت ماركس پرداخته و در گزارش كوتاهي نحوه فعاليت و تمركز اين متفكر بزرگ اجتماعي را اينگونه توضيح مي دهد :"او زياد مي خواند . او به شيوه اي بسيار فشرده كار مي كند . او استعداد شگرفي دارد كه چيز هايي را در يك بازي ديالكتيكي تباه كند ، اما هرگز چيزي را تمام نمي كند ، او هر پاره اي از تحقيق را در اقيانوس تازه اي از كتاب ها غوطه ور مي كند . او پر شور تر و شديد تر از هميشه است، به ويژه زماني كه سختي كار او را بيمار ساخت ، او سه يا حتي چهار شب پيوسته به بستر نرفته است .
سالهاست زور میزنم اما این دندهی لعنتی جا نمیرود⏤نسخه دوم
-
«اگه مجبور بشم اینو بگیرم باید یه پتو روش بکشم نبینمش.» این را سعید چند
هفته قبل از ناپدید شدنش گفت. از همین جملهی کوتاه که یادم است با مسخرگی
همیشگیاش ب...
4 weeks ago
No comments:
Post a Comment