بلاخره بعد از گذشت چند ماه از روزي كه نشر ني با چسباندن روي جلد كتاب "فانتوماس عليه خونآشام هاي چند مليتي"اثر جالب و عجيب خوليو كورتاثار نويسنده بزرگ آرژانتيني، وعده توزيع آن راداده بود. كتاب مورد نظر به بازار كتاب آمد و روي پيشخوان كتاب فروشيها جا گرفت. كتاب باسبك و سياقي متفاوت نوشته شده و نويسنده در لابه لاي آن از تصاوير كميك استريپ نيز بهره گرفتهاست.در اين آميزه درخشان و طنزآلود رمان مدرن با داستان مصور حادثهاي به نوشته "كاوه مير عباسي"مترجم اين اثر:خوليو كورتاثاردر نقش آرتيسته،سوزان سونتاگ در نقش نامزد آرتيسه، آلبرتو موراويا،اكتاويو پاز و بسياري شخصيتهاي ادبي برجسته ديگر هنر نمايي ميكنند. اين كتاب توسط نشر ني و با تيراژ3300نسخه چاپ و روانه بازار كتاب شده است.آنچه ميخوانيد قطعه كوتاهي است كه از اين كتاب بسيار زيبا و خواندني انتخاب شده است:شبح خونآلود ورزشگاه سانتياگو،بسان نمادي كه هيچ كس نامش را بر زبان نميآورد، بر سرشان سايه افكنده بود؛ راوي گمان ميبرد بار ديگر صداهايي را ميشنيد كه طي زمان و در پهنه كشورها بر هم انباشته ميشد،صداي كارمن كاستيو كه صحنه مرگ ميگل انريكث را در برابر دادگاه شرح ميداد، صداي سرخپوستان جوان كلمبيايي كه نابودي بيرحمانه و شقاوتبار نژادشان را افشا ميكردند، صداي پدرو ووسكوويك كه كيفر خواست را ميخواند و محكوميت دولت ايالات متحده و همدستان و جيره خواران متعددش را به سبب نقض دائمي حقوق بشر و تجاوز به حق مشروع ملتها در تعيين سرنوشت خويش و برخورداري از استقلال اقتصادي خواستار ميشد.فاصله به فاصله، مانند تكرار لجوجانه خوره اي ذهني، شخصي پشت ميكروفن ميرفت تا شهادت بدهد. يك شيليايي تكنيكهاي مورد استفاده نظاميان را تشريح ميكرد. يك آرژانتيني، يك اوروگوئهاي، توصيف مكرر دوزخ هاي پياپي، حضور بينهايت همان شناعت، همان كپه مدفوع كه صورت زنداني را در آن فرو ميبرند، گذر همان جريان برق از پوست، تماس همان گاز انبر با ناخنها.(ص18
شش جهت است این جهان
-
پدر بزرگم همسن من که بود مرد. دقیقا همین سن. چهل و دو. زود مرد و مرگ
زودهنگامش به نوعی تاریخ نحیف خانواده ما را شکل داده. هر چه میگذرد این را
بیشتر میفهم...
3 weeks ago
No comments:
Post a Comment