Sunday, September 03, 2006

گفتاري از كنفوسيوس

پيشينيان كه مي‌خواستند فضايل عالي را در سرتاسر ملك تابان كنند، ابتدا دولت‌هاي خودشان را به وجهي نيكو سامان بخشيدند. چون خواستند دولت‌هاشان را به وجهي نيكو سامان دهند، ابتدا خانواده‌هاشان رانظم و ترتيب بخشيدند. چون خواستند خانواده‌هاشان رانظم و ترتيب بخشند، ابتدا نفوس خود را تربيت كردند. چون خواستند نفوس خود را تربيت كنند، ابتدا قلبهاشان را مصفا كردند.چون خواستند قلب‌هاشان را مصفا كنند،ابتدا درصدد بر آمدند انديشه‌هاشان را قرين صدق و صفا سازند. چون خواستند انديشه‌هاشان را قرين صدق و صفا سازند، ابتدا دايره معرفت خود را تا حد اعلي گستردند. اين قسم گسترش دايره معرفت، در تحقيق از چيزها نهفته است
آن گاه كه چيزها محل تحقيق واقع شدند، معرفت به كمال رسيد. آن گاه كه معرفت ايشان به كمال رسيد، انديشه‌هاشان قرين صدق و صفا شد. آن گاه كه انديشه‌هاشان قرين صدق و صفا شد، قلب‌هاشان مصفا گرديد. آن گاه كه قلب‌هاشان مصفا گرديد، نفوسشان تربيت يافت. آن گاه كه نفوسشان تربيت يافت، خانواده‌هاشان نظم و ترتيب حاصل كردند. آن گاه كه خانواده‌هاشان نظم و ترتيب حاصل كردند، دولت‌هاشان به نيكي اداره گرديد.(و سرانجام)آن گاه كه دولت‌هاشان به نيكي اداره گرديد، سرتاسر ملك به آرامش و سعادت رسيد


برگرفته از كتاب جغد مينروا
فلسفه به روايت فيلسوفان
گردآورندگان:چارلز.بونتمپو و اس. جك اودل
ترجمه:مسعود عليا
انتشارات ققنوس

No comments: