در اين دنيا هر آفريدهاي پناهگاهي دارد، تكيهگاهي دارد، و شاخهاي دارد كه در آن چنگ بزند. و انسان ندارد. در اين دنيا آنكه تنهاست، بي كس و كار است،بيچاره است، تنها آري انسان است.هر كس، هر چيزي زندگي و بيمرگي دارد و انسان ندارد. درختان، پرندگان، گياهان، مار و مور ملخ هيچ يك، هيچ كدام نابود نميشوند. اما انسان محكوم به نابودي است. زيرا انسان از خود شروع ميشود و در خود خاتمه مييابد. اين چنين تنهايي، اين چنين بيكس و كارييي تنها خاص خداست. در دلسوزي انسان به خودش، و در پناه جستن او به اين دلسوزي، تحقيري، تملق و زبونييي نهفته است
ياشار كمال
اربابهاي آقچاساز
ص12
اتراقگاه بهار
-
حالا چند هفتهایست که تهرانم. چهار یا شاید هم پنج یا شش هفته. پس فردا هم
برمیگردم لندن پیش دوستدخترم و گربه. دوست داشتم از این سفرم بیشتر بنویسم.
چه مید...
3 months ago
No comments:
Post a Comment