Monday, May 14, 2007

اينترنت

صندلي عقب تاكسي‌هاي تهران هميشه جايي براي گوش كردن اجباري به برنامه‌هاي راديويي است. هر چند ممكن است كه بعضي اوقات از برنامه‌اي خوشت بيايد، اما در اغلب موارد مجبور به تحمل هستي. جيغ مجريان، قر و قاطي كردن موسيقي و صدا در هم و همه و همه ... خلاصه حكايتي است.حالا امروز هم كه تاكسي‌هاي ميدان ولي عصر به سمت سيد خندان را سوار شده‌اي راديو به قرار هميشگي روشن است. مجري يكي از برنامه‌ها بحث اينترنت را دست مايه انواع و اقسام لوس بازي و شيرين‌كاري هاي دلقكانه قرار داده و پس از چند دقيقه فرصت را طبق معمول در اختيار كارشناس عزيز برنامه قرار مي‌دهد و باز هم اين كارشناس محترم بحث را به كليشه استفاده درست و نادرست از اينترنت مي‌كشاند و در اين باب سخن مي‌گويد كه استفاده از اينترنت اگر براي موارد درست باشد خيلي خوب است. مثلا براي موارد علمي و اينجاست كه شرح مي‌دهد زماني كه در دانشگاه بوده براي استفاده‌هاي علمي(بخوانيد كپي پيس كردن و دزديدن از اين و آن)چه مقاله‌ها كه پيدا نمي‌كرده و چه و چه و چه .حالم به هم مي‌خورد از اين بحث‌هاي كليشه‌اي كه با منطقي بسيار ابتدايي از هر نوع تكنولوژي‌اي كه پديد مي‌آيد فقط به شكل يك بعدي به دريافت‌هاي مثلا علمي از پديده به عنوان درست‌ترين روش استفاده از آن فكر مي‌كند. من نمي‌دانم اين استفاده درست و غير درست از اينترنت ديگر چه صيغه‌اي است.هر كسي بر اساس نياز‌هاي خود از ايترنت استفاده مي‌كند و ما در هيچ جايگاهي نيستيم كه درست بودن يا غير درست بودن‌اش را تعيين كنيم.بعضي‌ها انگار دوست دارند خودشان را هميشه در جايگاه عالم اخلاق قرار داده و ذهنيت شخصي‌شان را ملاك درست بودن يا نبودن همه پديده‌هاي عالم بدانند.اينجاست كه همه چيز، از تربيت گرفته تا مطالعه و تفريح و خوراك و پوشاك و راه رفتن و نگاه كردن، همه و همه در نگاه اين كارشناسان راديويي به درست و غير درست تقسيم شده و در انتها همان نتيجه‌گيري كليشه‌اي مبني بر لزوم ساماندهي همه چيز به شكل غرايي از زبان اين عده ايراد مي‌شود.استفاده علمي و مزخرفاتي از اين دست هم فقط توجيه و بهانه‌اي است كه هميشه از زبان اين مخالفان هر پديده مدرني بيان مي‌شود. كدام استفاده علمي؟ احتمالا آقاي كارشناس فكر كرده كه با استفاده از مقالات اينترنتي مي‌توان به يك دانشمند يا فيلسوف تبديل شد. اين در حالي است كه اينترنت هم مثل هر رسانه ديگري استفاده هاي چند وجهي دارد و مي‌توان از همه كاربرد‌هاي آن استفاده كرد.بهترين كاربرد‌هاي آن هم از نظر من يكي اين است: با آن تبديل به دانشمند نمي‌شويم، لحظاتي از عمر خود را همينجوري سپري مي‌كنيم، با رفيق رفقا كمي چت مي‌كنيم و چرت و پرت مي‌گوييم، به ريش كارشناس مودب كار درست هم مي‌خنديم.ابدا استفاده علمي هم نمي‌كنيم.حين استفاده موزيك گوش مي كنيم، چايي مي‌خوريم، وبلاگ مي‌نويسيم، سيگار مي‌كشيم و كمي فحش نثار بر و بچه‌هاي وبلاگر مي‌كنيم. باز هم به استفاده علمي اصلا فكر نمي‌كنيم. اصلا ككمون هم نمي‌گزه كه استفاده علمي سيري چند.آهنگ‌هاي محسن نامجو و محسن چاووشي و محسن يگانه و چند تا محسن ديگه رو دانلود مي‌كنيم و حالش رو مي‌بريم.از سياست مي‌پريم تو دنياي اقتصاد و كمي هم در مورد ادبيات و بعدش ورزش و بارسلونا نظر مي‌دهيم تا نوبت به انديشه و ميشل فوكو و تئاتر و سينما برسه و بعد مي‌ريم تو كار ايميل و نوشتن يه مطلب براي وبلاگ و علافي و دو ساعت از نيمه شب گذشتن و تمام. اهميتي هم نداره كه اين كليشه استفاده علمي رايج مورد علاقه كارشناسان كار درست و كاربلد راديو هيچ تاثيري روي ما نذاشته. اصولا آدم وقتي صحبت‌هاي همچين كارشناساني رو مي شنوه به چيزي جز استفاده‌هاي با حال و غير درست فكر نمي‌كنه

No comments: