سوگوار غریب سرزمین بلوط وباران بودن کار دشواری است.نمی دانم در این فضای مجازی چگونه باید به آیین مردمان آن دیار محنت زده،عزاداری کرد . مردمانی که داغ محرومیت این همه سالهای دراز بر صورت های آفتاب سوخته شان تا ابد باقی مانده است . و حالا همان تنها سقف بی توشه و آرزوی خود را هم از دست داده اند.این روزها آب در آتشگاهمان ریخته ایم و سوگواریم
سالهاست زور میزنم اما این دندهی لعنتی جا نمیرود⏤نسخه دوم
-
«اگه مجبور بشم اینو بگیرم باید یه پتو روش بکشم نبینمش.» این را سعید چند
هفته قبل از ناپدید شدنش گفت. از همین جملهی کوتاه که یادم است با مسخرگی
همیشگیاش ب...
1 month ago
No comments:
Post a Comment