Saturday, April 26, 2008

زیباترین اس ام اس

تو زندگی ما آدما یه لحظاتی هست که نه با خوندن کتاب، نه با دیدن فیلم، نه با صحبت با دیگرانی که به هر طریقی تحت تاثیرمون میذارن نمی تونه پر بشه.اما تو همین مواقع یه اتفاقی میتونه شما رو به هم بریزه. این به هم ریختن به معنی این نیست که شما دچار بحران روحی و از این حرفا شدین، بیشتر به معنی یه فرصته که فکر کنین، تامل کنین و از این حرفا...من حالا تو این وضعیت قرار گرفتم. اینکه چه فکری به سراغم اومده و چه جوری تحت تاثیر قرار گرفتم هم یه چیز شخصیه و به نظرم اونقده مهم نیست که برای دیگران بازگو بشه. اما به نظرم رسید که علتش رو با دیگران میشه مطرح کرد. این دنیای اس ام اس هم دنیای جالبیه که میشه درباره اش مطالب زیادی نوشت. همیشه از این که یه اس ام اس میاد رو موبایلم برای خودم به شخصه این حس رو تجربه کردم که نا خودآگاه بازش کنم و ببینم چی نوشته، حتا اگه اس ام اس تبلیغاتی باشه. در خیلی از موارد جوابی ندارم.حتا اگه از طرف یه دوست باشه .اگه حالم خوب باشه جواب میدم،اگه نباشه ممکنه چند روز طول بکشه تا جواب بدم. خیلی وقتا هم شده جوابی نداشتم.این یه حس شخصیه. اما الان یکی از دوستام یه اس ام اس رو برام خوند که به نظرم ادبی ترین اس ام اسی بود که تا حالا دیده و شنیده بودم. این هم البته نظر شخصیه منه، شاید دیگران با این نظر موافق نباشن اما ترجیح خودم این بود که حس خوندن این اس ام اس رو با دیگران در میون بذارم. توضیح اضافی ندم. اس ام اس این بود:
مهربانی را وقتی دیدم که کودکی،خورشید را در دفتر نقاشی اش سیاه کشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد


No comments: