زمستان با مرگ ناگهاني دوست و همكار عزيزمان همراه شد تا كلام و كلمهمان خاموش و خشك شود و تحريريه روزنامهمان به سوگ مهران قاسمي عزيز بنشيند.زمستان امسال براي ما سختترين زمستانهاست. نه از آن رو كه زمين يخزده و توفان و برف حكومت خويش را بر جادههاي جهان اعلام كردهاند. حالا بايد بنشينيم وبا سوگ و مويه بر نبود مهران گريه كنيم.واژههاي ما از امروز سياه ميپوشند.مهران نه همكار ما كه برادر ما بود. ما در اين تحريريه نه همكار كه اعضاي يك خانوادهايم و اكنون نبود يكي از اعضا را بايد به سختتر گونهاي تاب آوريم
سالهاست زور میزنم اما این دندهی لعنتی جا نمیرود⏤نسخه دوم
-
«اگه مجبور بشم اینو بگیرم باید یه پتو روش بکشم نبینمش.» این را سعید چند
هفته قبل از ناپدید شدنش گفت. از همین جملهی کوتاه که یادم است با مسخرگی
همیشگیاش ب...
3 months ago
No comments:
Post a Comment