باغ را با خاک يکسان کردند،تقدس ساغرها و محرابها را شکستند،هونها سوار بر اسب به کتابخانه ی دير داخل شدند و کتابهايی را که به فهمشان قد نمی داد پست و پاسار کردند،و به آتش شان سپردند،مبادا آنکه صفحات آنها کفر در بر داشته باشد نسبت به خدايشان که تيغ سر کجی آهنی بود. پوستنوشته ها و دستنوشته های کهن سوزانده شد،اما در دلِ پشته ی هيمه ی سوزان،ميان خاکستر،دوازدهمين جزو از نامه ی حقوق خدايان تقريبا دست نخورده باقی ماند که در آن آمده چگونه افلاتون در آتن چنين می آموخت که در پايان سده ها همه چيز حالت پيشين خود را باز خواهد يافت و او،در آتن،در برابر همين مخاطبان،همين آموزه ها را از نو تعليم خواهد داد
خورخه لوئيس بورخس ـ الف ـ حکمای الهی ـ ص ۴۹
خورخه لوئيس بورخس ـ الف ـ حکمای الهی ـ ص ۴۹
No comments:
Post a Comment