جام جهاني1990
نلسون ماندلا پس از تحمل بيستوهفت سال زندان به جرم سياه بودن و مغرور بودن در آفريقاي
جنوبي از زندان آزاد ميشود. در كلمبيا نامزد رئيسجمهوري چپگرا برناردو خاراميلو از زخم گلولهاي كه طي يك سوءقصد به او شليك شده است در حال مرگ است ، و پليس از يك هليكوپتر قاچاقچي مواد مخدر رودريگز را هدف گلوله قرار ميدهد،گاچا يكي از ده تن ثروتمندترين مردان جهان است. دمكراسي سخت زخمديدهي شيلي رو به بهبود است اما ژنرال پينوشه در راس دستگاه نظامي همچنان چارچشمي مراقب سياستمداران است و آنها را زير نظر دارد. فوجيموري در حالي كه تراكتوري را ميراند در انتخابات رياست جمهوري پرو بر رقيب خود بارگاس يوسا غلبه ميكند. در نيكاراگوئه ساندنيستها، درهم شكسته از خستگي و فرسودگي حاصل از ده سال جنگ با مهاجماني كه ايالات متحد آمريكا مسلحشان كرده و آموزششان داده است، انتخابات را ميبازند، و در همان حال ايالات متحد آمريكا پس از بيستويكمين تهاجم موفقيتآميزش به پاناما، اين كشور را از نو اشغال ميكند
در لهستان لخوالسا كارگر روزمزد، از زندان بيرون ميآيد و وارد دولت ميشود. در مسكو جمعيتي از مردم در برابر درهاي مكدونالد صف ميبندند. همچنان كه اتحاد دو آلمان و تجزيهي يوگسلاوي آغاز ميشود، ديوار برلين را قطعه قطعه ميكنند و ميفروشند. شورشي مردمي به رژيم چائشسكو در روماني پايان ميدهد، و ديكتاتور كه خوش داشت خود را دانوبآبي سوسياليسم بخواند، اعدام ميشود. در همهي اروپاي شرقي، ديوانيان و بوروكراتهاي قديمي به كارفرمايان و پيمانكاران جديد مبدل ميشوند و جرثقيلها مجسمههاي ماركس را كه نميداند به كدام زبان بگويد كه من بيگناهم به زير ميكشند. منابع موثق در ميامي از سقوط قريبالوقوع فيدل كاسترو خبر ميدهند، فقط چند ساعت مانده . آن بالا در آسمان ماشينهاي خاكي و زميني از سيارهي زهره ديدن ميكنند و زاغ سياه اسرار آن را چوب ميزنند، حال آنكه اينجا در زمين، در ايتاليا، چهاردهمين جام جهاني فوتبال جريان دارد
چهارده تيم از اروپا و شش تيم از كشورهاي آمريكايي شركت ميجويند، به اضافهي مصر،كرهجنوبي،امارات متحد عربي و كامرون كه با شكست دادن طرف آرژانتيني در نخستين مسابقه و بازي چنگاچنگ با انگلستان جهان را به شگفتي ميآورد. ميلا ، كهنهكاري چهل ساله ، در اين اركستر آفريقايي طبل اول را مينوازد
مارادونا با يك پاي ورم كردهي مثل كدو هرچه در توان دارد به كار مياندازد تا تيماش را به پيش ببرد . دشوار ميتوانيد نواي تانگو بشنويد. آرژانتين پس از باخت به كامرون، با روماني و ايتاليا مساوي ميكند و نزديك است كه به برزيل ببازد، برزيليها بر سراسر بازي چيرهاند تا آن كه مارادونا كه با يك پا بازي ميكند، چهار حريف مهار كننده را در ميانه زمين كنار ميزند و كانيگيا را كه حتي پيش از آن كه بتوانيد نفس را بيرون بدهيد گل ميزند،سر كار ميگذارد
آرژانتين در ديدار پاياني درست مانند جام پيشين رودرروي آلمان قرار ميگيرد،اما اين بار آلمان به يمن يك خطاي نامرئي و مربيگري خردمندانهي بكنباوئر بازي را 0-1 ميبرد
ايتاليا سوم و انگلستان چهارم ميشود. شيلاچي از ايتاليا با شش گل در راس فهرست برجستهترين گلزنها قرار ميگيرد. و پس از او سوكوهاراوي از چكسلواكي با پنج گل. اين بازيها، كه فوتبالي ملالآور و بيبهره از جسارت يا زيبايي بود، داراي پايينترين ميانگين گل در تاريخ جامجهاني بود
اگر ميخواهيد كتابي بخوانيد كه شبيه هيچ كتاب ديگري كه تا كنون خواندهايد نيست، اگر به مطالعه اثري علاقه داريد كه تاريخ محبوبترين ورزش جهان يعني فوتبال را به زيبايي هرچه تمامتر با تاريخ جهان و مناسبات سياسي و اقتصادي پيچيده آن گره زده است ، توصيه ميكنم فوتبال در آفتاب و سايه ادواردو گالئانو نويسنده و روزنامهنگار اوروگوئهاي را تهيه و مطالعه كنيد.در روزهايي كه تب فوتبال و جامجهاني آرام آرام همه جهان را در بر ميگيرد، اين كتاب در عين حال كه به تاريخچه فوتبال ميپردازد به چيزهايي فراتر از آن نيز نگاه كرده كه در نوع خود ميتواند جالب و بينظير هم باشد. ادواردو گالئانو نويسنده و روزنامهنگاري سياسي است كه در اين اثر از منظري متفاوت به اين ورزش نگاه ميكند.فوتبال در آفتاب و سايه را اكبرمعصومبيگي ترجمه و نشر ديگر آن را روانه بازار كتاب كرده است. از گالئانو سال گذشته نيز كتاب دلبستگيها با ترجمه نازنين نوذري از سوي انتشارات باغ هنر ترجمه و روانه بازار كتاب شد
شش جهت است این جهان
-
پدر بزرگم همسن من که بود مرد. دقیقا همین سن. چهل و دو. زود مرد و مرگ
زودهنگامش به نوعی تاریخ نحیف خانواده ما را شکل داده. هر چه میگذرد این را
بیشتر میفهم...
3 weeks ago
No comments:
Post a Comment