مطالعه کتاب هایی که نویسندگان بزرگ در آن کتابها به طرح نظریات خود در باب رمان پرداخته اند، همیشه برایم جذابیت خاصی داشته است.درک و دریافت این نویسنده ها از ادبیات به مثابه چیزی که نوشته میشود،در انتقال تعاریف این شکل ادبی و بازآموزی آنچه یک نویسنده به طرح آن پرداخته ،تاثیر بسیاری دارد.همه کسانی که کتاب "خودم با دیگران"فوئنتس و کتاب کم حجم اما زیبای "چرا ادبیات؟"یوسا را خوانده اند به راحتی می توانند در مورد تاثیر گذاری این آثار نظر داده و بر قدرت این نوشته ها گواهی دهند . "پرده " اثر دیگری از نویسنده بزرگ اهل چک " میلان کوندرا"نیز در همین حال و هوا اتفاق می افتد.این اثر بسیار زیبا را نشر "قطره" با ترجمه "کتایون شهپر راد و آذین حسین زاده" چاپ و روانه بازار کتاب کرده است."پرده " کتابی در مورد ادبیات و در معنایی انضمامی درباره رمان است. کتاب دفاع جانانه ای از این ژانر نوشتاری و به نوعی نظریه یک نویسنده درباره رمان است."پرده" در هفت فصل بی نظیر اتفاق می افتد و هر فصل در ارجاعات بی شمار نویسنده به آثار و نوشته های نویسندگان بزرگ غوطه ور می شود.از سروانتس و فیلدینگ گرفته تا داستایوفسکی و فلوبرو دیگران.تاریخ رمان به باور کوندرا ، برخلاف تاریخ صرف،تنها باید به پیروزی ها اشاره کند؛برای اینکه،شکست ها مترادف پیروزی شخص دیگری نیستند
شش جهت است این جهان
-
پدر بزرگم همسن من که بود مرد. دقیقا همین سن. چهل و دو. زود مرد و مرگ
زودهنگامش به نوعی تاریخ نحیف خانواده ما را شکل داده. هر چه میگذرد این را
بیشتر میفهم...
3 weeks ago
No comments:
Post a Comment