Tuesday, January 02, 2007

شعري از سعاد الصباح

كودك
مادر كودكش را شير مي‌دهد
و كودك از نور چشم مادر
خواندن و نوشتن مي‌آموزد
وقتي كمي بزرگ شد
كيف مادر را خالي مي‌كند
تا بسته سيگاري بخرد
بر استخوان‌هاي لاغر و كم خون مادر راه مي‌رود
تا از دانشگاه فارغ التحصيل شود
وقتي براي خودش مردي شد
پا روي پا مي‌اندازد
و در يكي از كافه تريا‌هاي روشنفكران
كنفرانس مطبوعاتي ترتيب مي‌دهد و مي‌گويد
عقل زن كامل نيست
و به افتخار اين سخن
مگس‌ها و گارسون‌ها كف طولاني مي‌زنند
در آغاز زن بود
سعاد الصباح
ترجمه‌ي وحيد امير
نشر روزنامه
1372
ص 80
سعاد الصباح، شاعر و نقاد عرب، در 1942 در خانواده‌اي متمولزاده شد. در قاهره ليسانس اقتصاد گرفت و پس از آن مدرك فوق ليسانس خود را در اين رشته در انگلستان دريافت كرد. سپس در رشته اقتصاد و علوم سياسي در آمريكا دكترا گرفت.او نخستين زن كويتي بود كه به زبان انگليسي دكتراي اقتصاد گرفت و سپس پايان نامه خود را به عربي ترجمه كرد.در آغاز زن بود، رازهاي يك زن و مرا تا مرز خورشيد ببر از جمله مجموعه‌هاي او محسوب مي‌شود. در ديوان‌هاي او مي توان به اهتمامش براي احقاق حقوق انسان، احياي هويت زن و دفاع از كيان زنان در مشاركت سرنوشت كشور و عشق و انسانيت پي برد.او در ابتدا تحت تاثير نزار قباني بود اما به تدريج زبان شعري مستقلي يافت .شعر و متن مورد نظر را از كتاب تازه منتشر شده"در كوچه‌هاي خاكي معصوميت"انتخاب كرده‌ام. اين كتاب ، كه نوشته نسرين مدني است و توسط نشر چشمه چاپ و روانه بازار كتاب شده، نقدي است تطبيقي ميان اشعار فروغ فرخ زاد و غاده السمان شاعر معاصر عرب. بعدا در مورد اين كتاب بيشتر خواهم نوشت

No comments: