برف ميبارد. آنقدر كه اگر چند لحظه در پياده رو بماني ميشوي آدم برفي.اينجا پشت پنجره كه ايستادهام شهر تا دورها سفيد شده است و نقش برفها آرام و دلنشين بر زمين حك ميشود . حالا ميتوان زمستان را حس كرد. ميتوان حضورش را در كنار خود ديد. اين هم براي خود حكايتي است.بايد رفت و زير برف ها قدم زد
اتراقگاه بهار
-
حالا چند هفتهایست که تهرانم. چهار یا شاید هم پنج یا شش هفته. پس فردا هم
برمیگردم لندن پیش دوستدخترم و گربه. دوست داشتم از این سفرم بیشتر بنویسم.
چه مید...
5 months ago
No comments:
Post a Comment